و این قصه به همین آسونی آغاز شد

به همین سادگی

موندن اما دل میخواهد

دلیل ها را بفروش

دل که به میان باشد

همه ی دنیا هم که بگوید رهایش کن

تو در بلند ترین نقطه دنیا میاستی

و روی ماهش را میبوسی

به همین سادگی خواستن باور میخواهد

باور اینکه هیچکس در دنیا به اندازه ی

دو نفر هایتان تورا عاشق نمیکند

باور اینکه تا او هست تو باید باشی

و این باید....

هیچ چون و چرایی در کارش نیست

من بود

او بود

خدا هم کنارمان

و  خدا

که وقتی سماجت من و او را میبیند

دست زیر چا نه اش میزند

 و مارا عاشقانه تماشا میکند

و این تماشا میدانی یعنی چه؟

یعنی

چشم بد

دل بد

دور میشود

می رود میمیرد...

.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





سه شنبه 10 دی 1392 11:24 |- mani -|

ϰ-†нêmê§